بسم الله الرحمن الرحیم
سخنرانی استاد فروغی، محرم سال 1390، خلخال
عاشورا مقصد انسان را تبیین و تفسیر کرده و آن را به ظهور و بروز می رساند. وقتی مقصد آدمی به ظهور رسید، حقیقت انسان و حقیقت حیات انسانی خود را نشان می دهد. یعنی در عاشورا حیات برتر انسان تببین می شود؛ عالی ترین حیات و زندگی که انسان باید وارد آن شود و آن را پیدا کند، در صحنه عاشورا تجسم پیدا کرده است.
لذا در زیارت عاشورا می خوانیم:
"اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد" (بحار الأنوار، ج98، ص 292) در زیارت عاشورا اصل حاجت انسان بیان شده است. انسان بعد از اینکه غرق مصیبت شد، می گوید آن حیاتی را که به اهل بیت(علیهم السلام) داده ای آن حیات را می خواهم؛ یعنی حیات انسان در آنجا تفسیر شده است.
در تعقیبات نماز نیز وارد شده: "اللَّهُمَّ أَحْیِنِی عَلَی مَا حَیِیَ عَلَیْهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (ع) وَ أَمِتْنِی عَلَی مَا مَاتَ عَلَیْهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (ع)" (کامل الزیارات، ص 45) یعنی از اول صبح که برای حیات مادی و طبیعی خود فعالیت جدید و عمل تازه ای شروع می کنی از همان ابتدا باید به حیات اصیل و برتر انسانی نیز توجه داشته باشی.
حیات برتر در سایه توحید
حیات برتر تحت جاذبه توحید است، انسان باید به آن حیات توجه داشته باشد. درباره حیاتی که در مسیر توحید ترسیم گشته است در بعضی از نقلها وارد است که می فرماید: "هَلِ الْعَیْشُ إِلَّا هَکَذَا؟!" (الکافی، ج8، ص 229) یعنی زندگانی جز این است؟! عالم بشریت در توحید فانی است. این زندگی مادی بدون توحید معنا پیدا نمی کند.
فتح درون
وقتی حقیقت انسان به ظهور رسید، باطن و سرّ آدمی خود را نشان می دهد. انسان صاحب سرّ است لکن این اسرار فتح نمی شود و کشف نمی گردد. انسان باید اسرار درون خود را فتح کند، آیا خودت را فتح کرده ای؟! انسانها می خواهند در بیرون از خود به فتح برسند ولی از حقیقت خود غافل اند و سرّ خود را فتح نکرده اند.
درحدیث آمده است انسان در ظاهر مجاهد است ولی در باطن مجاهد نیست. در ظاهر به فتح رسیده است ولی در درونش ذخایر وجودی خود را فتح نکرده است، به مقام فتح نرسیده است. اول باید خودت را فتح کنی؛ وقتی درون انسان فتح شد حقیقت و سرّ انسان خود را نشان می دهد. اگر شاکله انسان در این مسیر حرکت کرد و رنگ و بوی توحید گرفت، تمام اعمال انسان توحیدی می شود، خیر می شود قرآن می فرماید: "قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِه" (اسراء/84) یعنی نیت و مقصد خود را فتح کرده ای؟ آیا از عالم بشریت خارج شده و به عالم توحید وارد شده ای؟! عالم بشریت را باید در جهت مسیر توحیدی فنا نمود! فنای عالم بشریت یعنی فنای لذائذ بشریت در قبال عالم ملکوت! بعد می توانی وارد جرگه شده و بگویی:
"السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک..." (بحار الأنوار، ج98، ص 178)
سلام بر تو یا اباعبدالله! و بر کسانی که ارواح خود را در آستان مبارک تو فرود آورده اند.
اتصال ارواح به امام معصوم (علیه السّلام)
صاحب شفاء الصدور می گوید: بر طبق قواعد عربی اگر بخواهیم حرف بزنیم باید گفت: "و علی الاجساد التی حلت بفنائک" پس چرا گفته می شود "وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک" سلام بر جانهایی که بر آستان تو فرود آمده اند نه بر جسم ها؟ به خاطر این است که آنها عالم بشریت را فانی کرده و به تمامه روح شده اند! عالم بشریت خویش را از یاد برده اند و جانهای آنها با حضرت به کربلا آمده بود!
برای حضور در محضر امام(علیه السلام) باید از عالم بشریت دست برداشت، این روح است که به امام(علیه السلام) می رسد و امام جان انسان می شود! قطب عالم امام(علیه السلام) است، "أَجْسَادُکُمْ فِی الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُکُمْ فِی الْأَرْوَاح" (بحار الأنوار، ج99، ص 132) یعنی جان تمام جانها شمایید! باید به وصال آنها رسید.
تمام آنهایی که در بارگاه نورانی امام حسین(علیه السلام) فرود آمده اند و بدانجا رسیده اند، جان و روح شده اند.
کسی که از عالم بشریت خارج شده است می تواند وحدت پیدا کند و الا نمیتواند با امام(علیه السلام) به وحدت برسد، نمی تواند در حیطه "منّا اهل البیت" وارد شود. در زیارت امام حسین(علیه السلام) در یک مقام هم به حضرت اباعبدالله(علیه السلام) سلام میدهی و هم به ارواحی که در جوار ایشان حلول کرده اند! این یعنی اتحاد!
ربوبیت، نتیجه عبودیت
سلامی که با کلمه اباعبدالله خطاب میکنی یعنی ای پدر بنده خدا! این کلمه کنیه امام حسین(علیه السلام) است که در کودکی این کنیه را به حضرت داده اند "مَرْحَباً بِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یَا زَیْنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِین" (بحار الأنوار، ج36، ص 205) این کلام در کربلا ظهور پیدا کرده است. درون عبودیت، ربوبیت پیدا شده است و باذن الله در عالم مربی انسانها هستند، رب عالم وجوداند و ربوبیت خدای متعال را در عالم پیاده می کنند.
این ذوات مقدسه باید از جانب خدای متعالی در این عالم ربوبیت کنند زیرا که انسان باید تحت تربیت الهی باشد تا انسان شود و این ربوبیت و تربیت را امام(علیه السلام) و انسان کامل برعهده دارد تا از آن کانال این ربوبیت الهی تجلی یابد.
ائمه (علیهم السلام) پدر بشریت
یا اباعبدالله! شما باید برای کسی که میخواهد در عالم طریق عبودیت را طی کند، پدری کنید! تمامی ائمّه(علیهم السلام) پدر بشریت اند اما در امام حسین(علیه السلام) به ظهور رسیده است. با وجود اباعبدالله(علیه السلام) ربوبیّت الهی در نظام تشریع باقی ماند. در کربلا برای عده خاصی پدری نمود برای اینکه با خود ببرد! باذن الله بر آنها ربوبیّت نمود و ماهیّت همه آنها را عوض کرد برای اینکه به طرف خدا ببرد!
همه آنها از جنس بشر بودند ولی تربیت الهی آنها را یکپارچه روح کرد.
حتی آن نصرانی در گودال قتلگاه با چند لحظه نگاه کردن به صورت حضرت به کسانی پیوست که مشمول این سلام بودند "السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک" (بحار الأنوار، ج98، ص178) از عالم بشریت بیرون آمدند و به حیات برتر اوج پیدا کردند. به آن حیاتی وارد شدند که امام حسین(علیه السلام) در آن بودند.
هنر این است که به آن حیات برسیم، شاکله خود را اینگونه عوض کنیم و با خوبان عالم مأنوس باشیم. این است درس کربلا که انسان را درجهت حیات برتر راهنمایی می کند تا همگان را وارد آن حیطه کند که مشمول این سلام شویم:
السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک....
تهیه و تنظیم: گروه تحقیقی پژوهشی فروغ توحید http://www.forooghetohid.com/fa/index.php/2014-07-27-15-43-08/56-2014-10-25-16-39-59
Присоединяйтесь к ОК, чтобы посмотреть больше фото, видео и найти новых друзей.
Комментарии 4
فرا رسیدن تاسوعای حسینی ، تسلیت باد